دوشنبه 03 دی 1403
|
English
نقشه سایت
|
ثبت نام
|
ورود به سایت
خانه
خدمات آموزشی
زبان هاي آموزشي
آلمانی
اسپانيايي
انگليسي
گروه کودکان
گروه نوجوانان
بزرگسالان
عربي
فرانسه
روش هاي آموزشي
آموزش حضوري
آموزش برون کانونی
آموزش مجازي
همكاري با كانون
كلاس هاي برون كانوني
جذب و تربیت مدرس
مراكز مشاركتي
اطلاعات مراکز
مدارك حرفه ای
آزمون هاي حرفه اي كانون زبان
آزمون هاي فرانسه
آزمون های کمبریج
ESOL/UCLES آزمون های
YLE آزمون های
BEC آزمون های
TKT آزمون
تالار گفتمان
ارتباط با رياست
بدون پاسخ
موضوعات فعال
انجمن
جستجو
ܓܨ۩ جملات زیبا و پند آموز ۩ܓܨ
آخرین پست 28 خرداد 1392 05:52 ب.ظ بوسیله × mahsa ×. 138 پاسخ ها.
مرتب سازی:
اول قدیمی تر ها
اول جدیدتر ها
قبلی
بعدی
شما مجاز به پاسخ به پست نمی باشید.
صفحه 4 از 7
<<
<
2
3
4
5
6
>
>>
مولف
پیام ها
saba1996
رتبه: کاربر ویژه
تعداد پستها:405
11 دی 1391 01:29 ب.ظ
خوشبختی آن است که ثروتمند زندگی کنی و فقیرانه بمیری نه آنکه فقیرانه زندگی کنی و ثروتمند بمیری!
nina
رتبه: کاربر مبتدی
تعداد پستها:183
11 دی 1391 10:28 ب.ظ
دانشجويى که سال آخر دانشکده خود را مىگذراند به خاطر پروژهاى که انجام داده بود جايزه اول را گرفت. او در پروژه خود از ٥٠ نفر خواسته بود تا دادخواستى مبنى بر کنترل سخت و يا حذف ماده شيميايى «دىهيدروژن مونوکسيد» توسط دولت را امضا کنند و براى اين خواست خود دلايل زير را عنوان کرده بود:
١- مقدار زياد آن باعث عرق کردن زياد و استفراغ مىشود.
٢- يک عنصر اصلى باران اسيدى است.
٣- وقتى به حالت گاز در مىآيد بسيار سوزاننده است.
٤- استنشاق تصادفى آن باعث مرگ فرد مىشود.
٥- باعث فرسايش اجسام مىشود.
٦- روى ترمز اتومبيلها اثر منفى مىگذارد.
٧- حتى در تومورهاى سرطانى يافت شده است.
از پنجاه نفر فوق ٤٣ نفر دادخواست را امضا کردند. ٦ نفر به طور کلى علاقهاى نشان ندادند و اما فقط يک نفر مىدانست که ماده شيميايى «دىهيدروژن مونوکسيد» در واقع همان آب است
saba1996
رتبه: کاربر ویژه
تعداد پستها:405
12 دی 1391 11:24 ق.ظ
در این حال بود که صدای روباه را شنید.
روباه گفت:
سلام
شازده کوچولو اطراف را نگاه کرد و کسی را ندید ولی محترمانه سلام کرد.
صدا گفت:
من اینجا هستم، درست زیر درخت سیب....
شازده کوچولو او را دید وگفت :
تو که هستی ؟چقدر خوشگلی!....
روباه گفت:
من روباه هستم.
شازده کوچولو به او گفت بیا با من بازی کن من خیلی تنها هستم.
روباه گفت:
من نمی توانم با تو بازی کنم. چون اهلی نشده ام.
شازده کوچولو گفت:ببخشید... "اهلی کردن" یعنی چی؟
روباه گفت:
تو اهل اینجا نیستی دنبال چه میگردی؟
شازده کوچولو گفت:
من دنبال دوست هستم.نگفتی "اهلی کردن" یعنی چی؟
روباه گفت: "اهل کردن" یعنی ایجاد علاقه کردن...چیزی که آدمها فراموش کرده اند...
ایجاد علاقه کردن ؟
بله..تو الان برا من یک پسر بچه ای مثل صدها هزار پسر بچه ی دیگر نه من نیازی به تو دارم نه تو نیازی به من داری...ولی اگر تو مرا اهلی کنی هر دو به هم نیازمند خواهیم بود.تو برای من یگانه می شوی و من برای تو در همه عالم یگانه می شوم....
شازده کوچولو گفت:
کم کم دارم می فهمم.....گلی هست که.... من خیال می کنم مرا اهلی کرده است.
روباه گفت :
ممکن است. در زمین هر چیزی ممکن است اتفاق بیافتد.
شازده کوچولو گفت:
ولی آن گل در زمین نیست.
روباه با کنجکاوی پرسید :
در سیاره ی دیگری است ؟
بله...
***
اگر کسی گلی را دوست داشته باشد که در میلیونها سیاره فقط یکی از آنها وجود داشته باشد، وقتی به آن سیاره ها نگاه می کند احساس خوشبختی می کند وبا خود می گوید:
گل من در یکی از این سیارهاست....
nina
رتبه: کاربر مبتدی
تعداد پستها:183
13 دی 1391 08:57 ب.ظ
فقر چيست؟
میخواهم بگويم ......
فقر همه جا سر میكشد .......
فقر، گرسنگى نيست، عريانى هم نيست ......
فقر، چيزى را «نداشتن» است، ولى، آن چيز پول نيست ..... طلا و غذا نيست .......
فقر، همان گرد و خاكى است كه بر كتابهاى فروش نرفته يك كتابفروشى مینشيند ......
، تيغههاى برنده ماشين بازيافت است، كه روزنامههاى برگشتى را خرد میكند ......
فقر، كتيبه سه هزار سالهاى است كه روى آن يادگارى نوشتهاند .....
فقر، پوست موزى است كه از پنجره يك اتومبيل به خيابان انداخته میشود .....
فقر، همه جا سر میكشد ........
فقر، شب را «بىغذا» سر كردن نيست ...
فقر، روز را «بیانديشه» سر كردن است ...
دکتر علی شريعتی
EDJ
رتبه: تازه وارد
تعداد پستها:2
13 دی 1391 09:44 ب.ظ
قوانین علم را به هم زده اى!
نبودنت وزن دارد
تهى ... اما سنگين!
saba1996
رتبه: کاربر ویژه
تعداد پستها:405
14 دی 1391 04:34 ب.ظ
عشق مانند دریا بسیار زیباست
آرام است وت. لذت میبری
ولی وای از آن لحظه ای که وحشی شود
و تو........
دیگر عشقی نخواهی دید!
nina
رتبه: کاربر مبتدی
تعداد پستها:183
14 دی 1391 10:34 ب.ظ
اگر آدمي شاد باشد
حتما كساني را شاد نموده است
و اگر غمگين باشد،
كسي را غمگين كرده است
( مولوي)
saba1996
رتبه: کاربر ویژه
تعداد پستها:405
16 دی 1391 11:16 ق.ظ
گاه میشود دلت برای کسی که نباید بگیرد میگیرد
و تو نمیتوانی هیچگونه آرامش کنی
و این ساده تری اما شیرین ترین قصه زندگی یک انسان است(دل نوشته های خودم)
nina
رتبه: کاربر مبتدی
تعداد پستها:183
18 دی 1391 01:20 ب.ظ
اي کاش همدم تنهاييم قلب باراني تو باشد
تا اينگونه در گرداب غم و اسارت بي تو بودن اسير نباشم
اي همدم تنهايي روياهايم بيا و مرا رها کن بيا
و مرا به قصر پاکان ببر
nina
رتبه: کاربر مبتدی
تعداد پستها:183
21 دی 1391 12:04 ق.ظ
وقتي هستي نيستم، وقتي نيستي هستم، وقتي هستم نيستي، وقتي نيستم هستي،
اي همه ي نيست شده ي هستي،هستي من نيست مي شود وقتي تو نيستي
nina
رتبه: کاربر مبتدی
تعداد پستها:183
21 دی 1391 12:28 ب.ظ
مي گويند : که تنها يک دقيقه طول مي کشد تا دوستي را پيدا کنيد ،
يک ساعت طول مي کشد تا از او قدرداني کنيد ،
اما يک عمر طول مي کشد تا او را فراموش کنيد
saba1996
رتبه: کاربر ویژه
تعداد پستها:405
21 دی 1391 03:19 ب.ظ
روزی روزگاری جنگل بارانی دلم را به کویر وسیعت سپردم که محافظش باشی!اما تو ای کویر تو تنها با ستاره هایت من را وابسته تر و بارانی تر از همیشه کردی!
tina
رتبه: تازه وارد
تعداد پستها:64
22 دی 1391 12:02 ق.ظ
بخند
حتی اگر لبهایت انحنای خندیدن رابلد نیستند
حتی اگر لبخندت ژست خشک وتانخورده ی آدم بزرگ ها رابهم بزند
nina
رتبه: کاربر مبتدی
تعداد پستها:183
22 دی 1391 12:40 ق.ظ
تقديم به تو
که واسه من بهتريني
براي تو مي گويم: اي تنها ترين اسطوره ي من
تو تكانهاي گرم قلب مني محبوب من با من باش.
nina
رتبه: کاربر مبتدی
تعداد پستها:183
24 دی 1391 04:17 ب.ظ
از کسي که دوستش داري ساده دست نکش شايد ديگه هيچ کسو مثل اون دوست نداشته باشي
و از کسي که دوستت داره بي تفاوت عبور نکن چون شايدهيچ وقت هيچ کس تو رومثل اون دوست نداشته باشه
saba1996
رتبه: کاربر ویژه
تعداد پستها:405
24 دی 1391 07:34 ب.ظ
گاهی حرف نزدن ،
از نداشــتن حرف نيست ...
از داشــتن حرف زياد است.
nina
رتبه: کاربر مبتدی
تعداد پستها:183
25 دی 1391 12:19 ب.ظ
ما آدما هميشه صداهاي بلندو مي شنويم؛
پررنگهارو مي بينيم
و کارهاي سختو دوست داريم
غافل از اينکه خوبها آسون ميان؛
بي رنگ مي مونن
و بي صدا مي رن
Adsiz
رتبه: تازه وارد
تعداد پستها:19
26 دی 1391 06:03 ب.ظ
بعضــــ ـے وقـتــــ ـها چیزے مے نویســــے فـــقــــ ـط براے یکـــ ـ نفــ ـر،
اما دلـــــــــــت مے گیرد وقتے یادتــــ ــ مے افتــــ ـد
که هرکســـــــــــے ممکن استــــ بخواند
جـــــــز آن یـــــکـــــ نــــــ ـفر ...
mr.ehsanm@yahoo.com
Adsiz
رتبه: تازه وارد
تعداد پستها:19
26 دی 1391 06:03 ب.ظ
گاهی دلت میخواد همه بغضات از تو نگاهت خونده بشه که جسارت گفتن
کلمه هارو نداری
اما یه نگاه گنگ تحویل میگیری و یه جمله مثله:چیزی شده؟؟؟!
اونجاست که بغضتو با لیوان سکوتت سر میکشی و با لبخند میگی:
نه هیچی...!
mr.ehsanm@yahoo.com
Adsiz
رتبه: تازه وارد
تعداد پستها:19
26 دی 1391 06:08 ب.ظ
هر بار کودکانه دست کسی را گرفتم گم شدم!!!
ترس من از گم شدن نیست!!!
ترسم از گرفتن دستی است که بی بهانه رهایم کند!!!
mr.ehsanm@yahoo.com
شما مجاز به پاسخ به پست نمی باشید.
صفحه 4 از 7
<<
<
2
3
4
5
6
>
>>
تالارهای گفتمان زبان آموزان کانون زبان ایران
-- گروه بزرگسالان
--گروه نوجوانان
--گروه کودکان
تالارهای گفتمان کارکنان کانون زبان ایران
انجمن
>
تالارهای گفتمان زبان آموزان کانون زبان ایران
>
گروه بزرگسالان
Active Forums 4.2