ارسال توسط
روابط عمومی در تاریخ 10 اردیبهشت 1391 13:17
( گروه:
مصاحبه ها )
مسعود پرهامی مدرس مرکز آموزشی کرج در سال 1323 در شیراز متولد شد، دبستان و دبیرستان را در آنجا گذراند و در سال 1342 وارد دانشکده افسری شد. در سال 1343 به عنوان دانشجوی نيروی دريایی جهت طی دوره به انگلستان اعزام و در کالج سلطنتی درت موث مشغول تحصيل شد؛ سال 1346 به ايران بازگشت و در مشاغل مختلف و سمتهای گوناگون در بنادر آبادان، خرمشهر و بندرعباس تا سال 1368 خدمت کرد. میگوید: "در طول اين مدت چند بار جهت گذراندن دوره های تخصصی کوتاه و بلند مدت به خارج از کشور اعزام شدم و در نهایت در سال 1368 پس از انتقال به تهران با توجه به مشکلات و وضعيت موجود درخواست بازنشستگی دادم و از اول فروردين 1369 به افتخار بازنشستگی نائل شدم. از تابستان 69 تا تابستان 70 در یکی از آموزشگاهاه های زبان در تهران تدريس کردم و با افتتاح مرکز کانون زبان ايران در کرج، در تابستان 70 در اين مرکز مشغول به کار شدم".
چرا تدريس در کانون زبان ايران را انتخاب کرديد؟
پس از بازنشستگی، با توجه به اوضاع آن زمان علاقه ای به کار در تخصص خود نداشتم. به نظرم رسيد در زمينه آموزش زبان ضمن آرامش خيال، میتوانم برای جامعه نیز مثمر ثمر باشم. همان طور که عرض کردم اول به مدت يک سال در یکی از آموزشگاه های زبان تدريس کردم و سپس در کانون زبان که بهترين وجهه را بين آموزشگاهها داشت و هنوز هم دارد مشغول به تدریس شدم.
در کودکی دوست داشتيد چه شغلی داشته باشيد و آيا به شغل دلخواه دوران کودکی تان دست يافتيد؟
تا آن جایی که به ياد دارم در کودکی به فکر آينده و شغل نبودم. احتمالاً آنقدر مشغول بازی و شيطنت بودم که فرصت فکر کردن در اين مورد را نداشتم.
از اولين روز تدريس تان برایمان بگوييد؟
با توجه به اين که در اواخر کار در شغل قبلیام مسئول يکی از مراکز آموزشی بودم روز اول که جهت تدريس زبان به کلاس رفتم مطالبی را که قرار بود در طول 2 ساعت درس بدهم در کمتر از يک ساعت تمام کردم و نمیدانستم بقيه وقت را چه کار کنم!
يک مدرس نمونه از نظر شما چه ویژگیهایی دارد؟
يک مدرس نمونه بايد برای زبان آموزان نمونه و الگو باشد. به خصوص زبان آموزان جوان تر که خيلی به مدرس خود توجه میکنند و سعی میکنند مثل او باشند. سعی آنها تنها در جهت تقليد لهجه و تلفظ او نيست بلکه بقيه کارهای او را نيز کاملاً زير نظر دارند. بنابراين از نظر من يک مدرس نمونه بايستی با به موقع حاضر شدن در کلاس و به موقع تمام کردن درس، وقت شناسی را به آنها بياموزد. نکته دوم عدالت و قضاوت بیطرفانه و درست است؛ مدرس نمونه بايستی کليه شاگردان خود را به يک چشم نگاه کند و بین آنها تبعيض قائل نشود؛ انصاف داشته باشد و با کوچکترین اشتباه از طرف زبانآموزانش تا آخر ترم آنها را مورد کم لطفی و غضب قرار ندهد. در ضمن با تشويق آنها به بهتر فراگيری زبان، به آنها اميد به آينده بدهد و آنها را با مسائل و مشکلات اجتماعی آشنا کند.
تلخترین و شیرینترین خاطرهتان از تدريس در کانون زبان چيست؟
خوشبختانه خاطره تلخ ندارم ولی خاطره شيرين چند تایی هست. چند ترم پيش جلسه دوم يکی از کلاسها، دختر خانم حدود 16 ساله ای پیش من آمد و با هيجان گفت " مادرم وقتی تقریباً سن الآن من بوده، شاگرد شما بوده."
بهترين و جالبترین هديه ای که در روز معلم دريافت کرديد چه بوده است؟
نقاشیهای محمود فرشچيان که واقعاً دیدنی است.
در يک جمله یا يک بيت شعر معلم را تعريف کنيد؟
حدود بيست سال قبل وقتی در جلسه خانه و مدرسه فرزندم شرکت کردم، ناظم مدرسه در آغاز پس از سلام گفت: معلمی شغل انبياست و واقعاً وظيفه اصلی انبيا راهنمایی، هدايت و آموزش بوده است.
اين جمله را کامل کنيد: تدریس در کانون زبان ايران: به من آرامشی داد که در هيچ شغل ديگری نمیتوانستم داشته باشم. به من رضايت خاطر و اين امکان را داد که از نزديک با نسل جوان، طرز فکر، اميدها و آرزوهایشان آشنا شوم.
اگر به جای حسن مسعودی رئيس کانون زبان ايران بوديد دوست داشتيد چه کاری برای مدرسان انجام دهيد؟
هيچ، تمام کارها را ايشان تمام و کمال انجام دادهاند و به قول معروف، حجت را تمام فرمودهاند. خسته نباشند.
زبان آموزی هست که هميشه به طور خاص در ذهن شما باشد؟
سالها قبل زبان آموزی داشتيم که آنقدر مدرس را سئوال پيچ میکرد که همه از او میترسیدند و خدا خدا میکردند در کلاس شان نباشد. البته هدفش يادگيری بود و شنيدم که خيلی هم موفق شده است. نامش محدثه بود، انشاءا... هر کجا هست سلامت و مؤيد باشد.
ضمن تبريک دوباره اين روز خدمت شما و با تشکر از وقتی که در اختيار ما قرار داديد، به عنوان کلام آخر اگر صحبتی باقی مانده است بفرماييد.
متشکرم. خير