ارسال توسط
روابط عمومی در تاریخ 06 شهریور 1391 08:41
( گروه:
مصاحبه ها )
سعید شهاب، مسئول مرکز غیرانگلیسی کانون زبان ایران در شهر شیراز و از کارمندان باسابقه کانون زبان در این شهر است. در 26 اسفند ماه سال 1343در استان فارس به دنیا آمده است و دو مدرک کارشناسی در رشته های حقوق قضائی وعلوم سیاسی دارد. می گوید: ازدواج کرده ام و حاصل این ازدواج دو پسر و یک دختر است. آن چه در ادامه می خوانید خلاصه ای از گفت و گوی ما با ایشان به مناسبت روز کارمند است.
از ابتدای حضورتان در کانون زبان ایران برایمان بگویید؟
من در زمستان سال 1364 تقریباً 27 سال پیش، از طریق آگهی که به درب کانون پرورش فکری نصب شده بود با کانون زبان ایران آشنا شدم، به کانون پرورش رفتم، فرم استخدام را پر کردم و پس از امتحان جذب نیرو موفق شدم در خدمت کانون زبان باشم؛ البته باید بگویم که در آن سال ها کسی کانون زبان را نمی شناخت و هنوز مانند امروز شناخته شده نبود.
اولین روز کاری تان در کانون زبان را به یاد دارید؟
بله، اولین روز کاری برایم شیرین اما پر کار و سخت بود، چون من هم زمان با راه اندازی ساختمان کانون زبان و نصب تجهیزات مرکز به کانون زبان آمدم و آن روز تا ساعت 12 شب مجبور شدم در محل کارم بمانم. من قبل از کانون زبان در آموزش و پرورش معلم و قبل از آن هم در نهضت سواد آموزی آموزشیار بودم و برای همین با کار کردن مانوس بودم.
از دیدگاه شما، چه عواملی موجب انگیزه کاری و افزایش بهره وری در یک سازمان و اداره می شود؟
از نظر من عواملی که موجب انگیزه کاری می شود، به علاقه فرد به شغل، نوع کار، میزان شناختی که از کار دارد، میزان اهمیتی که سازمان به فرد می دهد و قدردانی که در موقعیت مناسب از کارمند به عمل می آید، بستگی دارد. در مورد افزایش بهره وری باید گفت استفاده بهینه از زمان، امکانات، سرمایه و سایر زمینه های موجود در راستای تحقق اهداف سازمان است که نسبت خروجی به ورودی را نشان می دهد. در کانون زبان ایران این بهره وری از طریق مدیریت علمی تر واعطای امکانات بیشتر به زبان آموزان در خصوص تجهیزات کلاس ها و به روز بودن مطالب آموزشی و توسعه حساب شده مرکز به دست خواهد آمد، چون توسعه بی رویه خود باعث افت بهره وری می گردد.
چگونه تجربیات و دانش خود را به دیگر همکاران انتقال می دهید؟
من عقیده دارم که کارمند پیش کسوت بایستی اطلاعات و تجربیات خود را در اختیار همکاران دیگر قرار بدهد، چون کسب تجربه با گذشت زمان به دست می آید و ممکن است برای کارمند جدید این گذشت زمان، هم زمان بر و هم هزینه بر باشد در حالی که کارمند باسابقه این تجربیات را با گذشت زمان بدست آورده و اطلاعات آماده و خوبی جهت انتقال به سایرین کسب کرده است. البته بعضی افراد از انتقال تجربیات خود امتناع می ورزند و خساست نشان می دهند که کار شایسته ای به نظر نمی رسد، چون یک کارمند نمونه کسی است که اطلاعات و تجربیات مفیدی را که در طی سالیان متمادی کسب کرده در اختیار همکارانش قرار بدهد و در مقابل از همکاران جوان خود نیز ایده های جدید بیاموزد.
معمولا یک روز کاریتان چگونه سپری می شود؟
روز کاری من با ورود به مرکز آموزشی شروع می شود، به دلیل کمبود نیرو من و همکارم مجبور هستیم در یک شیفت تنها کار کنیم و اگر با هم باشیم کارها را تقسیم نماییم. به مشکلات رسیدگی می کنیم، نامه های اداری و ایمیل ها را بررسی نماییم، کارهای عمومی کانون را انجام دهیم و یا برنامه های ثبت نام شروع ترم را تنظیم می کنیم. به هر حال تمام وقت مشغول خدمت به زبان آموزان هستیم.
از نظر شما مهمترین ویژگی های یک کارمند خوب چیست؟
من فکر می کنم یک کارمند خوب کارمندی است که اطلاعات علمی به روز داشته باشد و برای سازمان، اداره و به طور کلی جایی که در آن کار می کند واقعاً دلسوزی کند و رعایت سلسله مراتب را در نظر داشته باشد.
از دوران فعالیت تان در کانون زبان خاطره ای دارید که برایمان تعریف کنید؟
من به دلیل این که حدوداً 27 سال در کانون شاغل هستم خاطرات خوش زیادی دارم. یکی از این خاطراتم بر می گردد به سال های اول خدمتم در کانون زبان ایران، آن سال ها ثبت نام ها دستی صورت می گرفت و مردم چندین روز در صف ثبت نام منتظر می ماندند؛ شبها در خیابان می خوابیدند تا صبح نوبت ثبت نام به آن ها برسد. یک روز صبح که من به محل کارم رفتم با ازدحام جمعیت جلوی در مرکز روبرو شدم، با تلاش فراوان خودم را به جلو در رساندم که ناگهان مراجعه کنندگان با اعتراض گفتند کجا ؟ گفتم من کارمندم! اما باور نکردند و گفتند برو ته صف که 2 خیابان پایین تر است. هرچقدر برایشان توضیح دادم باور نکردند که من کارمند آن جا هستم، خوشبختانه خدا خواست و از داخل ساختمان نگهبان صدایم را شنید و با وساطت کارکنان، مردم حرفم را باور کردند و اجازه دادند وارد مرکز شوم. این هم به دلیل این بود که من خیلی جوان بودم و کسی باورش نمی شد که کارمند کانون زبان باشم.
اگر به جای علیرضا جلالی رئیس کانون زبان ایران بودید، چه کاری برای کارمندان کانون زبان انجام می دادید؟
اگر من به جای آقای جلالی بودم برای کارکنان رفاه نسبی، امنیت شغلی و انگیزه کاری ایجاد می کردم.
به عنوان یکی از باسابقه ترین کارمندان کانون زبان ایران چه توصیه ای برای جوان تر ها دارید؟
به جوانتر ها می گویم: عزیزانم! به همکاران با سابقه تر احترام بگذارید چون شما هم دیر یا زود به جمع با سابقه ها خواهید پیوست.
بدترین اتفاقی که ممکن است در محل کار برایتان بیفتد چیست؟
بدترین اتفاق این است که ارباب رجوع ناراضی از کانون زبان بیرون برود.
کانون زبان ایران را در یک جمله تعریف کنید؟
کانون زبان ایران اصولی ترین، علمی ترین و موفق ترین مرکز آموزش زبان در کشور است.
ضمن تبریک دوباره روز کارمند، ممنون هستیم از این که وقت تان را در اختیار ما گذاشتید.
ممنون از شما